علاقه انسان به تزئین و آرایش محل زندگی اش امری تازه نیست حتی این احتمال وجود دارد که نقاشی های دوران غارنشینی، سوای مسئله اطلاع رسانی، نقش تزئینی نیز داشته اند.
به هر روی، هنگامی که در سال 1922، هاوارد کارتر (Howard Carter)، باستان شناس بریتانیایی، مقبره توتنخامون را گشود؛ نقاب طلای خالص، جواهرات ظریف و اشیاء تزئینی که در کنار جسد و در داخل مقبره قرار داده شده بود، بینشی وسیع درباره چگونگی زندگی مصریان و علاقه آنان به تزئینات و طراحی را در اختیار محققان گذاشت که به نوبه خود آغازگر جستجویی دنبالهدار و منجر به تجلی یافتن شکوه سبک اولیه مصری شد.
حفاریهای اولیه نشان داد که حتی بینواترین خدمتکاران مصری هم، لوازم روزمره خانهشان را تزئین میکردهاند، امری که براساس استاندارهای فعلی در خور توجه است اینكه مصریان هرگز به راحتی رازهای خود را برملا نمیکردند، به همین روی مشخص نیست که دقیقاً علاقه و انگیزه آنان برای طراحی از کجا سرچشمه گرفته است. فرضیهها و استدلالهای مستمری در این زمینه مطرح شده است. آنچه میدانیم این است که سبکهای آغازین طراحی از مصر نشأت گرفتهاند.
رومیها اساتید مسلم طراحی بودهاند و هنوز هم از بسیاری جهات، خصوصاً در زمینه طراحی کلاسیک، سرآمد طراحان جهانند. علاقه وافرشان به اشیاء زیبا و سبک آسایش طلبانهشان در آثار به جامانده کاملا قابل ملاحظه است. آنها علاقمند بودند تا ثروت و موقعیت اجتماعیشان را به نمایش بگذارند و به زندگی مجلل و سبک پر زرق و برق تمایل داشتند. به دلیل موفقیت آنان در زمینه طراحی داخلی، حتی با معیارهای نوین هم هنوز در زمره بهترینهای این هنر محسوب میشوند. میزان آسایش و نقاشیهای زیبای فضای داخلی خانههایشان که به صورت نقاشی دیواری و موزائیککاری کف جلوهنمایی میکرد، از شگفتآورترین موفقیتهای طراحی داخلی آن زمان بوده است. آنها با تمامی آراستگی و آذینی که میتوانستند متصور شوند مبلمان، میزهایی با پایههای پنجه مانند، صندلی، اثاثیه خاص و مبلمان راحتی را طراحی میکردند و میساختند. ضیافتها و شیوه زندگی مجلل مهمترین بخش هستیشان بود و از اینرو این امر را در آرایش خانههایشان متجلی میساختند.
برخلاف رومیان، یونانیها در زمینه دکوراسیون داخلی چندان شهره نبودند و شهرت اصلیشان به خاطر سبک معماری فوقالعادهشان است که هنوز هم در شهر آتن قابل ملاحظه است.
پس از سقوط امپراطوری روم و اشاعه مسیحیت، سبک سرد و صومعه مانندی بر دکوراسیون داخلی خانهها حکمفرما شد. شیوههای کلاسیک، آزادی طراحی، زیباییدوستی و تجملپرستی رومی جای خود را به تختههای تیره و خانههای بیتزئین دادند.
گرچه هنرمندان دوران گوتیک، سعی کردند تا حدی از این بیپیرایگی بکاهند، اما عملاً این سبک تا زمان ظهور رنسانس حکمفرما بود. با تولد دوباره آزادیهای هنری؛ زیبایی و تزئین، مجدداً به خانهها بازگشت. تعدد هنرمندان به نامی که پس از رنسانس با آنها روبرو میشویم، خود گواهی بر این امر است.
در ملل شرقی نیز علاقه به دکوراسیون داخلی زیبا کاملاً آشکار است. مبلمان و تزئینات چینی، فرشهای ایرانی، صدفکاریهای ژاپنی و مجسمهها و نقاشهای پر رنگ و لعاب هندی، همه نشان دهنده علاقه این ملل به زیباسازی فضای زندگیشان است. گرچه سبک دکوراسیون داخلی شرقی با شیوه غربی آن تفاوتهای بسیاری دارد.
دکوراسیون داخلی(Interior Design) که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینهسازی فضاهای داخلی ساختمانها به منظور انجام فعالیتهای روزمره یعنی زندگی و کار است.
بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری میشود. این فضاها محیطی را ایجاد میکنند که پاسخگوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری از فعالیتهای ما در آن صورت میگیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح میبخشد، فضای داخلی آن است. بنابراین میتوان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیتهای ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحتسازی زندگی در آن است.
فضای معماری بدون دکوراسیون داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت.
دکوراسیون داخلی زندگی همه آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد و تأثیرات آن در زندگی به وضوح قابل مشاهده است. از اینرو موضوع دکوراسیون داخلی به هیچ وجه محدود به اقشار مرفه و خانههای اعیانی نیست. دکوراسیون داخلی میتواند برای کل جامعه و طبقات کمدرآمد هم مفید باشد.
اگر قناعت را اصل اساسی امروز جامعه بدانیم و قصد داشته باشیم امکان زندگی راحت را در فضای 40 یا 60 متری آپارتمان-ها فراهم کنیم، دکوراسیون داخلی یک ضرورت گریزناپذیر خواهد بود. دکوراسیون داخلی میتواند به ما نشان دهد که در این فضای کوچک چطور و با چه وسایلی باید زندگی کنیم.
از آنجا که دکوراسیون داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگیهای روحی ـ روانی انسان قرار دارد، بایستی برای نیل به یک طرح مطلوب، ویژگیهای رفتارهای انسانی در فضاهای داخلی زیستی اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار -گیرد. از اینرو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که می-خواهد آن فضا بر استفادهکننده داشته باشد.
دکوراسیون داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفهها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمیگیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.
دکوراسیون داخلی که در حد واسط میان معماری و طراحی قرار میگیرد، به همان میزان که شامل جنبههای کاربردی، ساختاری و فنی میشود، طراحی تجسمی و جنبههای بصری و زیباییشناسانه را نیز در بر دارد. از اینرو دکوراسیون داخلی اغلب در ردیف هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتاً زیادی با عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود.